امیر حسین ثابتی
1. حضور 6 ساله دکتر سعید جلیلی در راس شورای عالی امنیت ملی کشور نه تنها از وی یک دیپلمات با تجربه ساخته است، بلکه بواسطه حیطه وظایف وی و لزوم اشراف بر امنیت ملی کشور، او را به مدیری توانا و آگاه نسبت به شناخت نقاط قوت و ضعف و مدیریت کلان کشور تبدیل کرده است.
جلیلی فارغ از تجربه ی حضورش در وزارت امور خارجه، بیشتر بواسطه مذاکرات مهم هسته ای سالهای گذشته با سران اتحادیه اروپا، اشراف کم نظیری بر سیاست خارجی و شناخت غرب دارد. وی در عمل علوم سیاسی را تا مقطع دکترا آموخته و "غرب نظری" را در دوران تحصیلش از عمق جان درک کرده است؛ از طرف دیگر به سبب تجربه مذاکرات پی در پی با غربی ها در سالهای گذشته، "غرب عینی" را هم کامل و بدون چون و چرا می شناسند؛ از این رو همواره به جای "تنش زدایی" و دیگر رویکردهای "منفعلانه" در برابر غرب، از "تهدید زدایی" و سیاست خارجی "پیشرونده" نسبت به اروپا و امریکا سخن می گوید؛ به دنبال سیاست خارجی فعال و پویا در برابر همسایگان و دیگر کشورهای جهان است و به خوبی معنا و ضرورت مقاومت و پایداری در برهه کنونی در برابر دشمنان ملت را درک می کند.
2. جلیلی در راس جایگاهی قرار دارد که بواسطه وظایف تعریف شده و حقوقی خود، با مشکلات ریز و درشت کشور آشناست. وی در واقع دبیر جلساتی است که اعضای آن را مدیران ارشد کشور تشکیل می دهند: روسای سه قوه، رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح ، فرمانده ارتش، فرمانده سپاه پاسداران، وزیر کشور، وزیر اطلاعات، وزیر دفاع و وزیر امور خارجه و ... لذا بدیهی است که طرح اصلی ترین چالش ها و مهم ترین موضوعات مربوط به اداره کشور بخشی از تجربه روزانه سعید جلیلی باشد، طبیعی است که وی طی حضور 6 ساله خود در این جایگاه، هم با چالش های سیاسی- امنیتی کشور آشنا باشد و هم با مسایل مربوط به اقتصاد و فرهنگ، و زمانی این تجربه ارزشمند تر می شود که توجه داشته باشیم 6 سال گذشته، سالهایی بوده است که مهم ترین دوران مدیریت کلان نظام سپری شده است.
فتنه 88، تحولات منطقه و جهان و هم چنین مذاکرات هسته ای ایران با اتحادیه اروپا، بخشی از تجارب ارزشمندی است که سعید جلیلی بواسطه حضور در راس شورای عالی امنیت ملی کشور بدست آورده و به همین خاطر به محرمانه ترین و جزیی ترین داده ها و تحلیل ها اشراف کامل دارد و بدون تردید این نقطه قوت می تواند به عنوان یک برگ برنده مدیریتی کلان برای جلیلی جهت اداره کشور در دولت آینده باشد.
3. جلیلی نه تنها به سبب جایگاه خاص خود در سالهای اخیر، شخصا فردی با تجربه و آگاه نسبت به اداره کشور شناخته می شود بلکه نخبگان و مدیران کارآمد و متعهد پرشماری آماده یاری رسانی به او جهت مدیریت کشور و اقدمات اجرایی بزرگ هستند.
فارغ از پشتوانه های معنوی گرانقدری مانند علامه مصباح یزدی و آیات عظام زابلی، خزعلی و ... نخبگان شناخته شده ای مانند حجه الاسلام میرباقری، حجه الاسلام آقاتهرانی، حجه الاسلام رجبی، حجه الاسلام پناهیان، دکتر اصغر طاهرزاده، حجه السلام نبویان، حجه الاسلام رهدار و مدیران اجرایی و باتجربه ای چون دکتر پرویز داوودی (معاون اول رییس جمهور در دولت نهم و استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی)، دکتر کامران باقری لنکرانی (وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت نهم) دکتر علی باقری (معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور)، مهندس پرویز فتاح (وزیر نیروی دولت نهم و مسئول بنیاد تعاون سپاه)، دکتر مسعود میرکاظمی (وزیر بازرگانی دولت نهم، وزیر نفت دولت دهم و رییس کمیسیون انرژی مجلس نهم)، دکتر محمد سلیمانی (وزیر ارتباطات دولت نهم و استاد مخابرات دانشگاه علم و صنعت)، مهندس محمد رضا اسکندری (وزیر کشاورزی دولت نهم و مدیرعامل سازمان اقتصادی کوثر)، دکتر رضا تقی پور (وزیر ارتباطات دولت دهم)، دکتر علی اصغر زارعی (معاون سابق وزیر نفت و نماینده مجالس هشتم و نهم)، مهندس سید مهدی هاشمی (رییس سازمان مهندسی کشور، سرپرست وزارت کشور در دولت نهم و نماینده مجلس نهم)، دکتر غلامحسین رضوانی (قائم مقام معاونت راهبردی رییس جمهور)، دکتر هادی زاهدی وفا (استاد اقتصاد و معاون وزیر اقتصاد در دولت نهم) و ... را می توان پشتوانه های مدیریتی و اجرایی دکتر سعید جلیلی دانست.
4. از طرف دیگر، جلیلی فردی است که برای اداره کلان کشور "برنامه" دارد و رویکردهای کلان برای مدیریت نظام را بهتر از خیلی افراد دیگر می داند و تیمی از نخبگان مختلف برنامه های مدونی برای دکتر جلیلی آماده کرده اند که در مقام محتوا غنی تر و واقع بینانه تر از برنامه های بسیاری دیگر از نامزدهاست زیرا حاصل سالها تجربه مدیران ارشد کشور در اجرا و پژوهش های علمی- دانشگاهی است؛ بویژه در عرصه اقتصاد که در حال حاضر الویت اصلی مدیریت کشور است. وی هم چنین روحیه اصلاح بسیاری از ساختارها و بروکراسی زائد کشور را دارد که به عنوان نمونه می توانید بخشی از برنامه های وی در این باره را اینجا بخوانید
5. انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در حالی برگزار می شود که شرایط منطقه و جهان طی سه دهه گذشته بسیار متفاوت است؛ تحولات بوجود آمده در بسیاری از کشورهای عربی به همراه فراز و فرودهای پرونده هسته ای ایران طی سالهای اخیر در حالی صورت گرفته است که همزمان اتحادیه اروپا و امریکا سخت ترین شرایط اقتصادی و سیاسی خود را تجربه کرده اند؛ در چنین شرایطی جمهوری اسلامی ایران که از 35 سال قبل داعیه دار الگوسازی برای مستضعفین جهان و مقابله با امپریالیسم بین المللی بوده است، در شرایطی به سر می برد که بیش از هر زمان دیگر نیازمند ادامه رویکرد "مقاومت" در عرصه جهانی است. رویکردی که علیرغم همه دشواری های 30 سال اخیر، دستاوردهای کم نظیری داشته است بگونه ای که امروز بخشی از هویت جمهوری اسلامی ایران در جهان را مقاومتش در برابر جریان استکبار تشکیل داده است.
در چنین شرایطی بدیهی است که انتخابات یازدهم ریاست جمهوری از حیث آنکه منجر به پیروزی کاندیدایی شود که در افکار عمومی "نماد مقاومت" در خارج از مرزهای کشور باشد اهمیت مضاعفی دارد؛ سعید جلیلی دقیقا همان فردی است که در شرایط کنونی در داخل و خارج از کشور به این ویژگی شناخته می شودو جملات برخی از سیاستمداران ارشد اروپایی درباره او، این ادعا را تایید می کند.
در همین راستا خاویر سولانا رییس پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا در میزگردی که در فروردین سال 92 در واشنگتن برگزار شد، گفته بود : "سعید جلیلی اهل نرمش در مذاکرات نیست." چندی بعد نیز کاترین اشتون مسئول فعلی سیاست خارجی اتحادیه اروپا خواستار تعویض سعید جلیلی از مسئولیت مذاکرات هسته ای شده بود؛ چرا که وی را اهل امتیاز دادن به غرب نمی دانست؛ رویکردی که جلیلی در برابر غرب از خود نشان داده دقیقا خلاف آن چیزی است که پیش از وی در دوران حسن روحانی تجربه شده بود و هم باعث نقدهای فراوان گردیده بود و هم نتیجه مذاکرات آن سالها را تونی بلر نخست وزیر انگلیس بیان داشته بود: "میوه (اشغال) عراق را از دستان روحانی گرفتیم."
6. جلیلی به لحاظ روحیات شخصی، فردی با تقوا و کم حاشیه است. تا جای ممکن درباره مسایلی که در حیطه اختیاراتش نیست سخن نمی گوید و بدون حاشیه خاصی به دنبال انجام وظیفه تعریف شده خویش است. این نقطه قوتی است که یکی از بزرگترین نقاط ضعف رییس جمهور فعلی بود و هست.
از طرف دیگر جلیلی در بسیاری از نقاط قوت احمدی نژاد با او شباهت دارد. جلیلی ساده زیست و پرکار است و همین تشابه در نقاط قوت وی با احمدی نژاد باعث شده تا امروز مخالفان جلیلی که حرف جدید و مهمی برای نقد او ندارند، به خاطر شباهت نقاط قوت جلیلی با احمدی نژاد، او را احمدی نژاد دوم بدانند؛ غافل از آنکه اگر قرار باشد با گفتن احمدی نژاد 2؛ کسی نقد شود باید این نسبت به کسی داده شود که در نقاط ضعف با احمدی نژاد اشتراک دارد در حالی که جلیلی دقیقا خلاف این روند بوده و هست و بسیاری از ضعف های احمدی نژاد را ندارد، کم حاشیه است، علاقه ای به تقابل بیهوده با افراد و جریان های دیگر ندارد، کنش های سیاسی وی نمادی از "عقلانیت انقلابی" است و سابقه و مواضعش نشان می دهد قانون برای وی فصل الخطاب است و از همه مهمتر عملکردش در سالهای اخیر نشان داده یکی از نزدیک ترین مدیران ارشد کشور به رهبر انقلاب در قول و فعل بوده است بگونه ای که سایت روزنامه صهیونیستی جروزالم پست نیز نتوانست در یکی از تحلیل های اخیرش از این مساله چشم پوشی کند و در تحلیلی آغشته به عصبانیت نسبت به حضور جلیلی در انتخابات واکنش نشان داد و نوشت: " جلیلی از لحاظ شخصیتی بسیار به رهبر ایران نزدیک می باشد."
7. بعد از پایان اولین همایش حامیان جلیلی در سوم خرداد ماه، در جمع تعدادی از دوستان درباره شخصیت و رفتار جلیلی صحبت بود؛ آنچه به تحلیل مشترک همه دوستان تبدیل گشته بود، نمود عینی تقوا و اخلاص جلیلی بود. همه متفق القول بودند که اگر قرار باشد جلیلی پیروز این انتخابات باشد هیچ کدام از تلاش های ستادها و طرفداران و ... باعث این مساله نخواهد بود؛ اخلاص و روحیه عمل به تکیلف همان جلیلی شاه کلیدی است که می تواند منجربه هدایت دلهای مردم به سمت وی باشد چرا که وی نه مانند عده ای دیگر از سالها قبل ستاد انتخاباتی تشکیل داده است و نه به دنبال رفتارهای خاص و شعارهای دروغین برای کسب رای مردم است؛ به یاد دارم جلیلی در یکی از جلساتش با نخبگان اقتصادی گفت: "به من می گویند برخی از حرفها را اگر بزنم آرایم کم می شود، اما واقعیت این است که اتفاقا باید خیلی از حقایق را به مردم گفت. اقتصاد ما و برخی دیگر از مشکلات ما نیازمند کارهای طولانی مدت و اصلاح ساختارهاست. حتی ممکن است من کاری بکنم که نتیجه اش 10 سال بعد و در یک دولت دیگر خودش را نشان بدهد، من همان کار را خواهم کرد و نمی گویم می خواهم اقدامی کنم که در دولت من نتیجه کوتاه مدتش را مردم درک کنند اما در دراز مدت به ضرر مردم باشد."
8. همه نکات مورد اشاره در این یادداشت به معنای اسطوره سازی، قدیس سازی و یا بدون عیب دانستن سعید جلیلی نیست. بدون تردید او هم مانند هر فرد دیگری کاستی هایی دارد؛ اما می توان ادعا کرد که جلیلی بهترین فردی است که در شرایط کنونی می تواند اداره کشور را بدست بگیرد. او اصلح این میدان است و باید برای معرفی بیشترش به مردم تلاش کرد.
منبع: رجانیوز
منبع: http://haami.parsiblog.com (وبلاگ به خوبی فکر کن...)
تا امشب که با یکی از مطلعین صحبت داشتم قدری ما بین جلیلی و قالیباف شک داشتم که با توجه به اطلاعات ایشان و مطالعاتی که انجام دادم به تکنو کرات بودن قالیباف یقین پیدا کردم
و از آنجا که با مبانی فکری سرمایه داری (که نمونه کاملش آقای هاشمی رفسنجانی است) مخالفم دیگر به قالیباف فکر نخواهم کرد و انشا الله از امشب رای بنده با تمام قدرت دکتر جلیلی است.
اما متاسفانه ستاد های جنگ روانی برخی از کاندیدا ها در حرکتی منظم و سازمان یافته شروع به تخریب دکتر جلیلی کرده اند. ریشه این همه تخریب تنها یک چیز است و آن ترس از سونامی جلیلی و آرای بالای او که با وجود اینکه چند روز بیشتر نیست که ستادهایش شروع بکار کرده اند و سرمایه خاصی ندارد گوی سبقت را از بسیاری ربوده است. این تخریب ها برخی تمسخر است مانند دکتر بی سواد و غیر متعهد یا به قول خبرگزاری دانشجو دکتر آفسایدی علی مطهری که جانباز بودن دکتر جلیلی را به تمسخر گرفت. اینها تکلیفشان مشخص است و آخرت باید پاسخ گو باشند. اما برخی دیگر از تخریب ها تئوریک است که در ادامه سعی می کنم به چند مورد از آنها بپردازم.
یکم: این جمله است "جلیلی یعنی احمدی نژاد" . سوم: دکتر سابقه مدیریتی و اجرایی ندارد. چهارم: دکتر جلیلی برنامه ندارد. خوب این هم از مباحثی است که این روز ها زیاد در مورد ایشان بیان می شود. پاسخ به آن دو بخش است 1. باید دید برنامه چه تعریف می شود برخی برنامه را به قول های بی اساس برخی کاندیدا ها نسبت می دهند که اگر ما بیاییم چنین می کنیم و چنان می کنیم. و امسال هم که مد شده همه زمان می دهند و فکر کنم تا چند وقت دیگر برخی از کاندیدا ها بگویند که ظرف یک هفته کشور را گل و بلبل می کنیم. خوب دکتر جلیلی اهل قول دادن های بی پایه نیست و آنچه را می تواند قول می دهد. همانطور که رهبری معظم در دانشگاه امام حسین علیه السلام فرمودند باید توجه داشت به کاندیدایی که قول های غیر قابل اجرا می دهد رای ندهیم. منبع: http://haami.parsiblog.com (وبلاگ به خوبی فکر کن...)
1. اگر منظور دوستان احمدی نژاد سال 84 است؛ یعنی حاج محمود ولایت مدار، ساده زیست و مردمی است که ما هم فریاد می زنیم جلیلی همان احمدی نژاد است. اما اگر منظورشان احمدی نژاد بعد از 11 روز خانه نشینی و حمایت از فرقه انحرافی است؛ خیر دکتر جلیلی همانطور که بار ها اعلام کرده از منحرفین بری است.
2. رهبر معظم انقلاب در روز اول سال 1392 در حرم رضوی فرمودند رئیس جمهور بعدی باید نقاط قوت دولت فعلی را منهای نقاط ضفش دارا باشد؛ و لذا شباهت جلیلی با احمدی نژاد با توجه به برائت وی از نقاط ضعف دولت دهم، موید فرمایش رهبری است و لذا نقص و عیب به نظر نمی رسد.
3. برخی از روی دلسوزی، سادگی و یا بعضا از روی غرض می گویند از کجا معلوم جلیلی در سال 1400 مانند احمدی نژاد نشود. سوال به ظاهر منطقی است اما پاسخ آن بسیار ساده. اولا به نظر بنده بجز آقای حداد عادل که به زودی انصراف خواهند داد بقیه همین الان مبانی فکریشان اشکال دارد و از همین الان زاویه دارند، (حتی اگر بخواهند خودشان را بزک کرده و طوری دیگر نشان دهند) ثانیا همه کاندیدا ها و بطور کلی همه مردم امکان دارد روزی از گفته هایشان برگردند و منحرف شوند "و ما ابرءُ نفسی". ثالثا مبانی تفکر احمدی نژآد در آن سالها زیاد شناخته شده نبود حال آنکه جلیلی در پست های مختلف و بسیار حساس امتحان خود را پس داده و اگر می خواست چپ کند پیش از این چپ کرده بود. و از همه مهمتر اینکه امام خمینی فرمودند ملاک حال فعلی افراد است. این جمله ناظر به همه افراد و حالات می باشد. و معنی آن بسیار واضح است. امروز که جلیلی در خط ولایت است و نوای خدمت سر می دهد مورد حمایت ماست و اگر خدای نکرده از گفتمانش روزی برگشت دیگر مورد تایید نخواهد بود. کما اینکه احمدی نژاد 84 هم مورد حمایت بود و احمدی نژاد بعد از خانه نشینی غیر قابل حمایت.
دوم: جلیلی تیم ندارد.
البته دکتر در مستند انتخاباتیش خود پاسخ واضحی به این سوال داد و آن اینکه اگر منظورتان از تیم همان باند است خیر بنده باند ندارم. در اینجا قصد دارم به معرفی برخی از اعضای تیم فکری و اجرایی دکتر جلیلی بپردازم از این مجموعه همانطور که در سایت رجا نیوز بیان شده می توان به افراد زیر اشاره کرد
دکتر پرویز داوودی (معاون اول رییس جمهور در دولت نهم و استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی)، دکتر کامران باقری لنکرانی (وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت نهم) دکتر علی باقری (معاون دکتر جلیلی در شورای عالی امنیت ملی کشور)، مهندس پرویز فتاح ( وزیر نیروی دولت نهم و مسئول بنیاد تعاون سپاه)، دکتر مسعود میرکاظمی ( وزیر بازرگانی دولت نهم، وزیر نفت دولت دهم و رییس کمیسیون انرژی مجلس نهم)، دکتر محمد سلیمانی (وزیر ارتباطات دولت نهم و استاد مخابرات دانشگاه علم و صنعت)، مهندس محمد رضا اسکندری (وزیر کشاورزی دولت نهم و مدیرعامل سازمان اقتصادی کوثر)، دکتر رضا تقی پور (وزیر ارتباطات در دولت دهم)، دکتر علی اصغر زارعی (معاون سابق وزیر نفت و نماینده مجالس هشتم و نهم)، مهندس سید مهدی هاشمی (رییس سازمان مهندسی کشور، سرپرست وزارت کشور در دولت نهم و نماینده مجلس نهم)، دکتر غلامحسین رضوانی ( قائم مقام معاونت راهبردی رییس جمهور)، دکتر هادی زاهدی وفا (استاد اقتصاد و معاون وزیر اقتصاد در دولت نهم ) و ... البته می توان به افراد زیاد دیگری هم اشاره کرد که نیاز زیادی به این اشارات نیست.
خوب این بهانه جالبی است. و برای بررسی آن باید از چند باب وارد شد.
1. مهم نیست که شخصی مدیریت کلانی اجرایی داشته یا نداشته بلکه مهم این است که در آن پست مدیریتی توانسته خوب عمل کنند یا خیر به عبارت دیگر در آن پست مدیریتی توانسته آنچه به او ماموریت داده شده را به انجام رساند یاخیر.
2. در پست ریاست جمهوری همانقدر که مدیریت اجرا مهم است دیپلماسی هم مهم است، امور فرهنگی هم مهم است و سایر امور مرتبط با کشور نیز مهم است حال شما به این سوال من پاسخ بدهید کدام یک از کاندیدا ها سابقه کار دیپلماتیک در سطح دکتر جلیلی را دارد؟ کدام یک اشراف ایشان به مباحث کلان کشور را دارد؟ و همانطور که خواننده آگاه اطلاع دارد؛ در 6 سال اخیر ایشان در شورای امنیت ملی تمامی مباحث اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و بین المللی را بررسی کرده و اطلاعات جامعی نسبت به آنها دارد و لذا همه مقدمات برای یک مدیریت جامع در ایشان وجود دارد.
3. آنکه دکتر جلیلی سالهاست در پست های مدیریت کلان کشور مشغول به خدمت است و پست های مدیریتی را یکی یکی طی کرده و بالا رفته و لذا با پست های مختلف آشناست و این نیست که مانند برخی یک شبه مدیر کلان کشور شده باشد و لذا می داند در رده های مختلف مدیریتی چه می گذرد و آنجه ابلاغ می کند در سطوح مختلف چه تاثیری می گذارد.
4. می پذیریم که برخی از کاندیدا ها سابقه اجرایی خوبی دارند اما یک سوال مهم در مورد آنها وجود دارد و آن اینکه آیا مبنای تفکر ایشان صحیح است؟ مثلا با تفکر تکنو کرات می توان به پیشرفت مطلوب در اسلام رسید؟ می توان عدالت را اجرا کرد؟ ...
2. برای اینکه مشخص شود ایشان برنامه دارند یا نه کافی است یک سر به سایت اتاق فکر ایشان یعنی سایت مسیر بزنید تا با برنامه هایی که ایشان در حوزه های مختلف آماده کرده اند آشنا شوید برای مثال برنامه اصلاح ساختار اجرایی / برنامه اقتصادی دولت یازدهم، برنامه فرهنگی دولت یازدهم و سایر برنامه های ایشان آشنا شوید.
بسم الله الرحمن الرحیم
"انا لله و انا الیه راجعون"
واحسرتا که عزیز خدا از میان ما رفت. " آیت الله حاج شیخ عزیزالله خوشوقت" دار فانی را وداع گفتند و در آغوش پیغمبر و امیرالمومنین علیهما السلام آرام گرفتند.
ریاضت سالم از زبان آیت الله خوشوقت
ماهنامه«حاشیه» در شماره صفر خود گفت و گوی حجت الاسلام رشاد با آیت الله خوشوقت را منتشر کرده است. بخشی از این گفت و گو به بحث درباره ریاضت می گذرد. بخش هایی از این گفت و گو را بخوانید:
واجبی ترک نشود و حرامی را مرتکب نشویم. این است که ایمان را بالا میبرد. ایمان که بالا رفت، بصیرت پیدا میشود.
نه. ریاضت سالم همین انجام واجب و ترک حرام از سن بلوغ تا آخر عمر است. این ریاضت اسلام است. ادامه این ریاضت ایمان را بالا میبرد و ایمان که بالا رفت انسان بصیرت پیدا میکند و حجابها برطرف میشود.
باید منشأ آن همین دو آیه باشد: "یا اَیُهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوالله" َواجبات و محرمات را مراعات کنید تا ایمان بالا برود و "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا" برای درجات بعد هم ذکر کثیر لازم است؛ این دو آیه اساس اخلاق و رشد است.
فقط با اطاعت فرمان است که میتوان به طرف خدا رفت؛ بنابراین در تمام مراحل، چه در قسمت اول باشیم و چه در قسمت دوم -که واجب نیست ولی برای حرکت به طرف هدف الزامی است- این مساله لازم است، یعنی اطاعت فرمان باید آنجا باشد.
بله همان آیه است. منتها مردم میخوانند ولی عمل نمیکنند. کم هستند افرادی که در طول عمر تقوا را رعایت کنند. کار خیر زیاد میکنند و کنار آن هم مرتکب گناه میشوند و همین گناهان حجاب میآورد. اینها افراد نادری هستند که کار حرام انجام نمیدهند و این میشود که ایمان مرتب در تزاید باشد و ایمان که در تزاید باشد، حرکت در مرحله دوم آسانتر میشود.
برای شادی روح پرفتوحشان رحم الله من یقرا الفاتحه مع الصلوات
به نام خدا
بیشتر از ده سال از افتتاح اولین خط مترو میگذره و کاملا عادی به نظر میاد که زن و مرد در کنار هم با صمیمیت سوار قطار بشن و هرچقدر هم که قطار شلوغ شد این صمیمت بیشتر بشه تا حدی که ...
بعضا می بینیم که خانمهای ظاهرا باحجاب هم به راحتی سوار واگنهای مشترک میشن، و درنگاه همه این امر کاملا عادیه و هیچ کس اعتراضی نداره.
باید از این عزیزان پرسیده بشه که این حکم دین رو نمیدونن که اختلاط زن و مرد حرامه و باعث گناهان دیگه میشه. آیا نمیدونن که حیای یک زن نشونه شرافت اونه. نمیدونن؟!!!
نمیدونن که این قطارها اینقدر شلوغ میشه که جای نفس کشیدن نیست چه برسه به حفظ حریم یک بانوی مسلمون؟!!
البته یادم رفت ابتدا از مسئولین و طراحان عزیز و دلسوز این قطارها تشکر کنم که همه چیز رو درنظر دارن جز رعایت شرع!
جالبه که همه از صبح تا شب شعار میدیم که " یا امام زمان تشریف بیارید! ما آماده ایم!!! "
با همه این اوصاف خدایا التماست میکنم به حق رسول گرامیت و امام حسن مجتبی علیهما السلام که امشب در سوگشون هستیم، عذابتو به ما که امربه معروف و نهی از منکر رو کنار گذاشتیم نازل نکن!
به نام خدا
دوازده قسمت از سریال کلاه پهلوی را به امید کسب اطلاعات تاریخی تماشا کردیم، اما دریغ از این همه وقت که صرف آن شد. اگر دو ساعت مطالعه کرده بودیم خیلی بیشتر آگاهی کسب می کردیم.
تنها جنبه چشم گیر سریال انواع مدل های لباس است که به بهانه های مختلف و با رنگ و لعاب خاص در آن به چشم می خورد. سناریوی داستان را که دنبال می کنی خیلی هم از نقشه های استکباری و استعماری و تهاجم فرهنگی بدت نمی آید، چون نقش های اول سریال شخصیت های بدی ندارند. ضمن اینکه اکثر زمان فیلم به حاشیه پرداخته تا متن تاریخ.
شبهه هایی که در مورد حجاب مطرح می شود و پاسخ ضعیفی که به آنها داده میشود به صورت نامرئی کنج ذهن مخاطب می نشیند و معلوم نیست هیچ گاه پاسخی درخور به آنها داده شود.
در خبر ها خواندم که آیت الله علم الهدی با انتقاد شدید از پخش سریال کلاه پهلوی اظهار کردند: آیا برای تبیین مسائل دوره رضاخان باید بیعفتی و بیحجابی را ترویج دهید؟ متأسفانه هر دستی که در هنر هفتم فعالیت دارد به جای ترویج حجاب که نماد حضرت معصومه (س) است، ضربه بر پیکره حجاب جامعه میزند. (سایت عصر ایران)
بنده به شخصه دیگر این سریال را تماشا نخواهم کرد و به دیگران هم پیشنهاد میکنم آن را نبینند. چراکه ضرر دنیایی و آخرتی دارد.
حق یارتان